پایان سال
سلام دوستای گلم
آخر سال 1391 هم رسید
سر ما که خیلی شلوغه ، پایان ساله و ما مشغول بستن حسابهای سال 91 هستیم
من شغلم حسابدار ، امسال چند تا از بچه ها از پیشمون رفتن و شرکت به این بزرگی به دو تا حسابدار میچرخه (یکیش مدیره و یکیش کارمند 
)، خیلی سخته ، کارها زیاد و وقت کمه ، منم اصلا حوصله اضافه کاری ندارم (قبلا" تا ساعت 10 شب هم میموندم ، الان فکرشو میکنم حالم بد میشه) در طول روز که از کار زیاد خسته خسته میشم وقتی میرسم خونه یه کم استراحت میکنم و که اوضاع مساعد باشه شروع میکنم بع قلاب بافی و ذهنم و روی اون متمرکز میکنم البته خالی از ذکر نباشه بعضی اوقات ذهنم به جاهای دیگه پرواز میکنه و نا خواسته کلی رج میبافم بدون اینکه خودم بفهمم چجوری ؟؟؟؟؟ 
روزهای پنجشنبه از ظهر تا شب و جمعه از صبح تا عصر دانشگاه کلاس دارم .......
از سال بعد برای صبح تا ظهر روزهای پنجشنبه ام هم برنامه چیدم (کلاس گریم ) 
خلاصه اینکه حسابی سرم مشغوله ، تازه یه سالی میشه که نامزد کردم .... حتما" میگید بیچاره نامزدم ،،،، اینو خودم هم چندبار بهش گفتم ولی راضیه !!!! اگه نباشه چیکار باید بکنه ..
شوخی کردم هر روز که از سر کار برمیگردم به خاطر وجون اونه که اضافه کار نمیمونم تا شب باهم هستیم یا توخونه در کنار هم (بعضی اوقات من قلاب بافی و میکنم و اون فیلم نگاه میکنه) یا باهم میریم بیرون .... دیدید زیاد هم طفلکی نیست ؟؟؟؟؟
تولد
اول بگم دوستای گلم که متولد اسفند ماه هستید تولدتون مبارک 
راستش میخوام براتون کارت تبریک بذارم اما هرچی تلاش میکنم نمیتونم
میتونید کمکم کنید .
.
.
.
کمک کمک کمک
آشنایی
سلام به دوستای عزیزم توی بلاگ اسکای 